
بنام اهورا که هرچه دارم از اوست
مثله همیشه یه روز تکراری و خسته از این نفس کشیدن تلخ و اجباری ....
باز یه موزیک دیگه از یاور عزیزم داریوش که مثله همیشه برام میخونه :
بعضی ها قید همچی رو زدن
بعضی ها اسیر اقبال بدن
اوون بالا نشستی گوش کن ای خدا چه عذابیه به دنیا اوومدن
کاشکی هوشیاری نصیبم نمیشد ....
روز ها رو میگذرونم به امید فردا فردایی که شاید هرگز نیاد
اما نه میاد
خیلی وقته دچار تنش هستم
و از خود میپرسم هدف از زندگی چیه سوالی که هیچوقت جواب قانع کننده ای براش پیدا نکردم .
تمام عمر بستيم و شکستيم
بجز بار پشيماني نبستيم
جواني را سفر کرديم تا مرگ
نفهميديم به دنبال چه هستيم
عجب آشفته بازاريست دنيا
عجب بيهوده تکراريست دنيا...
چه رنجي از محبتها کشيديم
برهنه ها به تيغستان دويديم
نگاه آشنا در ين همه چشم
نديديم و نديديم و نديديم...
:: برچسبها: ( هدف ),
